رایانرایان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره
جانانجانان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

رایان و جانان،تمام زندگی من

زندگی را باید زندگی کرد...

پسر

سلام عزیزای من نمیدونم الان کجای دنیا هستین و چندسالتونه اما از خدامیخوام همین الان هرچی توی دلتون هست و میخواین بهتون بده. این شبهای گرم تابستون توی حیاط میخوابیم واقعا توی خونه نمیشه خوابید😥 خیلی سعی میکنم برای رایان وقت بذارم،کلاس آی مت و موسیقی میبرمت با دوستاش میریم پارک، هرروز عصر میبرمتون خیابون کارگر که خود رایان میگه مامان همش ما بیرون هستیم🙂 امشب حرف جالبی زد، گفتم مامان بعضی کلمه ها حرف زشت هستن نباید بگی، میپرسی خوب چرا جابجا نیستن باحرفای خوب! یامیگی گوز ببخشید،چراحرف بدیه وقتی تو بدنمونه🙂😎 منطقیه نیست؟😄 . عاشق فوتبال شدی اما سنت به کلاس فوتبال نمیخوره، ازاین کاغذ بگم که کارهای خوبتو مینوشتم جایزه ‌ ش هم خانه بازی ...
16 مرداد 1398

مرداد98

سلام نفس های کوچولوم عاشق این عکسم با اون صورت گرد جانان، یه چادر کوچولو دارین وقتی پهنه باهاش بازی میکنین. داداش جانان رو میکنه داخل و زیپو میبنده😁 نمیدونم مقتضی سن4 تا5سالگیه که به جنگ و دستگیری... علاقه داری همش با باباجی میجنگی اخرشم گریه میکنی و تمام. اخه میخوای فقط بزنی😋سرکارتن دیدن و اخبار دیدن هم کلنجارمیرید😐 خلاصه میگی همه چی تقصیر حاجیه😅 رایان درنمایندگی رایان سایپا🤩 تولد خاله مهسا براش کیک خریدیم و خیلی شیطونی کردین. جانان که این روزها اصلا اروم نمیگیره، وقتی میریم کلاس ای مت یکساعت برام10 ساعت میگذره😶خوب به هیچ حالتی واینمیستی چکارکنم🤪 الان که من توی گوشی ام جانان خوابید توهم داری تو اتاقت بازی میک...
8 مرداد 1398

کوهنوردی با رایان جون

سلام نفس های من وقتی ازخاطرات بچگی م برای رایان تعریف میکنم انگار خودشو توی اون موقعیت قرار میده. مثلا گفتم کلاس دف میرفتم ادامه ندادم میگه منم میرم ادامه نمیدم. 😂 درباره کوهنوردی بچگیمون با باباجی گفتم که یک هفته هرروز میگفت کی میریم کوه. جانان گذاشتم پیش باباش و ساعت5 رایان بیدارکردم البته همون موقع پشیمون شده بود که نمیام. اما باید بلند میشد من اماده بودم. حرکت کردیم باصبحانه و دوچرخه. به سمت تخت جمشید، یه جاخواستیم پیاده بشیم چندتا سگ میچرخیدن که منصرف شدیم. جلوتر ازیه کوه تقریبا صاف وپر از خار بالا رفتیم و به علت لباس نامناسب رایان و تنهایی 10 دقیقه بیشتر طول نکشید😅😉 وقت صرف صبحانه و دوچرخه بازی رسید که دیگه گل پسر خسته بودن. ا...
1 مرداد 1398
1